کارگاه آموزشی شماره ۸ – مجری گری جشن های کودک
بسم اللّه الرحمن الرحیم
ریاست در برنامه
در بدو ورود، مجری به برنامه باید به بچه ها بفهماند که فرد اول آن برنامه مجری است. یعنی رئیس در کل برنامه مجری است و با چند دستور دادن ساده به همگان بفهماند که همه دستورات زیر سر آن فرد است. مثال: جابه جا کردن جوایز و چند دستوری که زیردستها کاملاً انجام دهند تا مخاطب و بچه ها بفهمند.
جذب به خود
در این مبحث، مجری در بدو ورود باید تمام بچه ها را به خود جذب کند. یعنی زمانی که مجری روی سن می آید، یکسری ویژگی ها را رعایت کند. همچون این که زمانی که بر روی سن می رود، حتماً شاد باشد و بخندد و بگوید جیغ و دست هورای بلند، بدان سبب که انرژِی بچه ها را تخلیه کند یا در هنگام ورود بگوید: جیغ و دست و هورای بلندی که ستون های این مسجد بلرزد! بگوید: مگه به این ها هیچی ندادید بخورند؟! و دوباره بچه ها دست و جیغ و من هیچی نشنیده ام و …
این حرکات سبب می شود که بچه ها تشخیص دهند شما یک فرد جذاب و شاد هستید و سبب می شود که افراد به ویژه بچه ها به سمت شما جذب شوند تا برنامه خوبی داشته باشید.
قوانین
خیلی خوب است که در برنامه های کودک چون کنترل و شور و هیاهوی بچه ها بسیار بالاست، چند قانون با بچه ها گذاشته شود تا بچه ها با قوانین ما پیش روند. به طور مثال وقتی مجری روی سن قرار می گیرد و انرژی بچه ها را گرفت، شروع به قانون گذاری می کند و می گوید من دو تا قانون دارم: یک اینکه وقتی می گویم یک دو سه، همه باید به صورت یک نواخت دست بزنین و بنا بر اقتضاء مکان جیغ و دست بزنین.
دوم این که زمانی که کف دستم را بالا می آورم، تمام بچه ها باید ساکت شوند و این جا می شود از شیوه های مجری گری استفاده کرد و این کار باید با بچه ها تمرین شود.
این مسئله چندین بار صورت می گیرد و در آن زمان گفته می شود که می خواهم به بهترین دست زننده و بهترین قطع کننده، جایزه بدهم و چند بار مکرراً تکرار می شود و واقعاً به کسی که بهترین دست را زده و قطع کرده است، جایزه را اهدا می کنید. سبب می شود بچه ها زمانی که می خواهند خیلی شلوغ کنند، با دست آوردن بالا شما سکوت را رعایت کنند، بدون این که داد بزنند و یا اتفاقی افتد.
مهم ترین نکته ای که برای یک جشن کودک می توان نام برد، «بازی» می باشد. بازی جشن کودکی، یک نوع بازی های خاص که بچه ها بسیار فعالیت بالا داشته باشند و بتوانیم ذهن بچه ها را درگیر و در هر مرحله تعداد زیادی از بچه ها را شرکت دهیم.
یک مجری موفق و خوب، مجری ای است که همیشه در جیب خود چند بازی از دسته بازی هایی که نیاز به هیچ وسیله ای ندارد، داشته باشد. ساده ترین مثال بشین و پاشو برعکس است. نکته ای در این بازی ساده که بسیار آن را جذاب می کند، این است که مجری نیز همراه خود بچه ها با آن ها بازی کند و وقتی می گوید بنشین، خودش هم بنشیند تا بچه ها گول بخورند.
مثال دیگر مسابقه نماز، من هر حرکتی از نماز را گفتم، شما اجرا می کنین. در زمانی که قنوت باید همچون قنوت در نماز بود. باز هم اگر مجری خود بازی کند، به عنوان مثال وقتی می گوید تکبیره الاحرام؛ خود نیز حرکت قنوت را اجرا کند.
یک سری از بازی ها هستند که نیاز به وسایل بازی دارند. باید مجری لوازم را از پیش بخرد همچون توپ و تور یا گوی هایی که باید در حلقه انداخته شود و یا قاشق با توپ پینگ پنگ که قاشق را در دهان خود قرار داده و مسیری را طی کنند. یکی از ابزارهای بسیار فوق العاده برای بازی های جشن، بادکنک می باشد که می تواند استفاده بسیاری داشته باشد.
مثال های بادکنک
هرکه زودتر بادکنک را بترکاند برنده است یا این که بادکنک های باد شده را به بچه ها بدهیم و آن ها بادکنک را ما بین بازو و بدن یا بین پاها قرار دهند و با فشار دادن، هرکه زودتر توانست بترکاند، برنده است و یا یک بادکنک باد شده را به پشت دو نفر قرار دهیم و هر گروهی که توانست سریعتر آن را بترکاند برنده است.
بازی یک بحث بسیار فوق العاده در مراسمات است. یک مجری از بازی نباید غفلت کند و باید پویا و فعال ترین قسمت مراسم بازی باشد و با کمترین لوازم و امکانات بتواند بیشترین افراد و بازده را در مسابقات داشته باشد.
جایزه کلیدی ترین و مهم ترین ابزار دست مجری است و یک مجری موفق می تواند با جایزه هایی که با دقت انتخاب کرده و از طریق جایزه، بچه ها را به آن سمت و سویی ببرد که خود علاقه مند است. اما در خرید جایزه باید بسیار دقت شود و جایزه ها باید تا جایی که امکان دارد بزرگ و در رنگ های روشن انتخاب شود. جایزه هایی که انتخاب می شود، باید جذاب و باعث انحراف یا مشکل نباشد.
یکی از مراکزی که می توانید جایزه های خوبی را تهیه کنید، بازار چهارده معصوم علیهم السلام واقع در خیابان قرنی مشهد مقدس می باشد و جایزه هایی که انتخاب می کنید، بچه ها با دیدن آن به وجد آیند و برای بدست آوردن آن تلاش می کنند.
به طور مثال جایزه هایی که مکرراً دیده شده؛ حتی از آن اسباب بازی ۴ یا ۵ تا داشته اند، باز هم می خواستند آن را کسب کنند. همانطور که در اوایل صحبت ها بیان شد، مجری می تواند در ابتدای جشن وقتی می خواهد با دست و جیغ و هورا گرفتن آنان را به خود جذب کند، با جایزه می تواند آن را تحریک کند و گفته شود جایزه به کسی تعلق می گیرد که بیشترین دست را بزند. مجری با جایزه ای که دستش می باشد، بین بچه ها راه رود و هیجان مراسم را بالا ببرد. حتی می شود از جایزه برای ساکت کردن بچه ها استفاده کند. به طور مثال زمانی که اولیا به دنبال بچه ها می آیند تا از مجلس خارج شوند، نیاز به کنترل دارد که در آن لحظه می توان مسابقه سکوت را برگزار کرد. زمانی که قرار است سرود یا نمایشی پخش شود، بهتر است گفته شود که این جایزه به کسی داده می شود که از همه ساکت تر است و جایزه به طور نمادین همان اول اهدا می شود و این مسئله سبب می شود که بچه ها تا آخر برنامه ساکت باشند.
دقت نظر در انتخاب جوایز بسیار بسیار مهم است و اینکه جایزه ها کجا و چگونه به بچه ها داده می شود، نیز بسیار مهم است. یکی از مواردی که می تواند مراسم را بسیار جذاب کند، خرید و فروش جوایز است که به طور مثال جایزه قبل از این که داده شود، به هزینه ۱۰ هزار تومان خرید و فروش می شود و این مسئله باعث جذب شدن تمام بچه ها به سمت گفت و گوی دو نفره می شود (این مسئله بیشتر برای سن های کمی بالاتر از کودک می باشد).
یکی از مباحثی که جشن را جذاب و متفاوت می کند، بحث مجری گری دو نفره یا مجری گری اتفاقی است. در مجری گری دو نفره یک سناریو برای دو مجری تعیین می شود و در جشن به صورت کاملاً اتفاقی می توانیم به اجرا گذاریم.
به عنوان مثال: یکی از مدل هایی که می توان عرض کرد، زمانی که مجری بر روی سن است، یک فرد با لباس کارگر شهرداری از دم در وارد می شود و می گوید این ماشین را بردار و پس از دو سه دقیقه این فرد وارد می شود و می گوید مگر نگفتم این ماشین را بردارید و پس از چند دقیقه گفت و گویی بین این دو نفر ایجاد می شود و باعث می شود شخص کارگر بالای سن آید و بگوید که تو مجری گری بلد نیستی و به دست من بده و یک سری صحبت ها و گفت و گوهایی که باعث خنده بچه ها شود.
مثال ۲: مجری اصلی در زمانی که مشغول اجرا است، یک نفر با لباس یک سرباز بر روی سن آید و بگوید که من رئیس تو هستم و تو از من باید اطاعت کنی و من مجری هستم. مگر تو سرباز من نبوده ای؟ و آن مجری بترسد از آن فرد و … بسیار زیاد می شود ایده هایی را به صورت اجرای ۲ نفره برای بچه ها ایجاد کرد و در یک شوک قرار داد و این شوک سبب ماندنی شدن آن جشن می شود.
چند نمونه از بازی هایی که می شود، بدون لوازم اجرا کرد عبارتند از:
بازی جذاب کلم و هویج: دست ها به صورت یک هرم است و وقتی دست ها به سمت بالا بوده، به معنی هویج است و همان را برعکس کنند، کلم است. مجری دست خود را در حالت هویج جلو می گیرد و می گوید این هویج است و زمانی که برعکس می کند، کلم است و شروع به بازی می کند و می گوید در زمانی که گفتم هویج، شما هویج و وقتی گفتم کلم، شما کلم را نشان می دهید. در چند نوبتی نیز مجری این کلم و هویج را با بچه ها بازی می کند و درست اجرا می کند و پس از چند بار آن را برعکس می کند. در زمانی که می گوید کلم دستش را رو به بالا می گیرد و هویج را نشان می دهد و باعث می شود که بچه ها گول بخورند و آن کسی که اشتباه کند، بازنده است.
بازی بادکنک: بازی دیگر این است که بادکنک هایی در بازار هستند که بسیار بسیار باد می شوند و ترکاندن آن بسیار سخت است و یک مدت زمان دو دقیقه ای می دهید و می گوییم هر که توانست ظرف این مدت آن را بترکاند، برنده است و این مسئله سبب کَل کَل می شود که مثلاً کی قوی تر است و در این بین می توان گفت که بازوهاتون نشون بدید که ببینیم که کی بازوهایش قوی تر است که آن را بیارم.
فرغون: یکی از بچه ها روی زمین چهار دست و پا می شود و فرد دیگر پای دیگری را می گیرد و باید مسیری را طی کند و این می تواند ۴ یا ۶ نفره باشد.
خوردن آب معدنی کوچک بدون دست: آب معدنی را به صورت درب باز قرار داده و بچه ها باید بدون دست آن ها را بلند کرده و آن ها را بخورند و معمولاً آب معدنی بر روی لباس ریخته می شود و سبب خنده هم شرکت کنندگان و هم بینندگان می شود.
یکی دیگر از بازی هایی که بسیار خنده دار است، ماست خوری می باشد اما نه به شیوه ای که همه ماست خوری ها برگزار می شود. به این صورت که یک سفره یک بار مصرف پهن و چند ظرف ماست قرار می دهیم و بچه ها پشت سر ظرف ماست می نشینند و آن بچه ای از همه برنده تر که صورتش را بیشتر با ماست کثیف تر کند و صورت اش را بر ماست می مالد و انتخاب آنکه بیشتر از همه کثیف تر شده، بر عهده خود بچه هاست و آن کس که بیشترین دست برایش زده شود، برنده می شود (این نوع مسابقه برای کرانچی خوری قابل استفاده است) و باید مجری بگوید که چه کسی بیشتر تند و آتشین را تحمل می کند و پس از آنکه دانش آموز گفت ما بیایم، مجری بگوید که زبان هایتان را در بیاورین و این مسئله باعث جذابیت است. برای گول زدن بچه ها می توان سس قرمز شیرین استفاده کرد اما طوری وانمود کرد که سس تند آتشین قرمز است.
صندلی بازی را فراموش نکنید.
بازی هوش: بازی هوش می تواند چند معمای قشنگ باشد و ساده ترین معما این است که یک کیلو پنبه سنگین تر است یا یک کیلو آهن؟ اما برابر است.
مسابقه بله خیر که فقط جواب با بله و خیر است و هیچ جواب دیگری نباید باشد و یا این که در همان مسابقه فرد باید از هر کلمه ای استفاده کند به جز «بله یا خیر».
یکی دیگر از بازی ها که جشن را بسیار جذاب می کند، بله و خیر برعکس است.
شور و هیجان مجری، چه در اجرای یک نفره و چه اجرای دو نفره، بسیار تعیین کننده جذابیت و بالا رفتن کیفیت یک جشن است. یک مجری که شور و هیجان داشته باشد، مجری که با بچه ها بگوید بخندد. مجری باید بتواند با توسل کردن آخر جشن، یک ارتباط بسیار قوی با بچه ها برقرار کند.
تمامی این بازی ها، تمامی این رویدادها زمانی اتفاق می افتد که یک مجری موفق بتواند در پایان یک توسل بسیار عالی را داشته باشد تا بتواند ان شاءالله ارتباط بچه ها با حضرت را بالا ببرد. یکی از نکاتی که در توسل می تواند فضا را پر رنگ کند، این است که خود مجری اشک بریزد و دیدن اشک مجری، همان آدمی که بسیار خندان بود، لحظه ای که دارد از دلتنگی یک نفر صحبت می کند، بسیار می تواند تکان دهنده باشد. همان آدمی که خندان بوده است، هم اکنون دارد برای دلتنگی، غربت و مظلومیت یک نفر گریه می کند. این بی شک در ذهن بچه ها می نشیند و یک اثر ماندگار در ذهن بچه ها باقی می گذارد.
همیشه در تمامی جشن هایی که می گیرید، یکی از جایزه ها باید باقی بماند و این مسئله یک گزاره شرطی است و این که شده حتی یک جایزه را به خانه ببرید. اشکالی ندارد بچه ها برای کسب جایزه شرطی شوند؛ بلکه مهم این است که مجری بتواند جشن را کنترل کند. زمانی هست که یک کلاس درسی است و مطلبی در حال گفته شدن است که ادامه دار است. نباید در آن جا بچه ها شرطی شوند اما در یک جشن شرطی شدن بچه ها ایرادی ندارد و حتماً یک جایزه را نگه دارید که اگر اتفاق خاصی افتاد، حتما بتوانید از آن استفاده کنید.